سخنان کوتاه دلنشین

پندآموز و اشعارمنتخب

و پر محتوا از بزرگان

ایران و جهان

اگه یک روز فکر کردی نبودن یه کسی بهتر

از بودنش چشمات و ببند و اون لحظه ای که

اون کنارت نباشه و به خاطر بیار اگه چشمات

خیس شد بدون داری به خودت

دروغ میگی و هنوز دوستش داری

مرگ از زندگی پرسید چرا من تلخم و تو شیرینی؟

زندگی در جواب گفت : چون من دروغم و تو حقیقت

فقط موجهای دریا هستند که عاشقن آره فقط اونا هستن

با اینکه میدونن اگر برسن به ساحل میمیرن بازم بیقرار رسیدن

هیچ وقت دل به کسی نبند چون این دنیا اینقدر

کوچیک هست که توش دو تا دل کنار هم جا نمیشه

... ولی وقتی دل بستی ... هیچ وقت ازش جدا نشو

چون این دنیا اینقدر بزرگه که دیگه پیداش نمی کنی

زندگی سخت نیست ما سختش میکنیم عشق قشنگ نیست

ما قشنگش میکنیم دل ما تنگ نیست ما تنگش میکنیم دل

هیچکس سنگ نیست ما سنگش میکنیم

چقدر خوبه که آدم یکی رو دوست داشته باشه

نه بخاطر اینکه نیازش رو بر طرف کنه نه بخاطر

اینکه کس دیگری رو نداره نه بخاطر اینکه تنهاست

و نه از روی اجبار بلکه بخاطر اینکه اون شخص

ارزش دوست داشته شدن رو داره

وقتی دیگه قدرت فریاد زدنم نداشته باشی وقتی

دیگه هر چی دل تنگت خواسته باشه گفته باشی

وقتی دیگه دفتر و قلم هم تنهات گذاشته با شن.

. وقتی از درون تمام وجودت یخ بزنه ... . وقتی چشم

از دنیا ببندی وآرزوی مرگ کنی وقتی احساس می کن

ی دیگه هیچ کس تو رو درک نمی کنه وقتی احساس کن

ی تنها ترین تنهای دنیا هستی ووقتی باد شمع نیمه سوخته

اتاقتو خاموش کرد چشمهایت را ببند و با تمام وجود از

خدا بخواه که صدات کنه باغبان در را باز کن من مر

د گلچین نیستم من خودم گل دارم و محتاج

عاشق و مجنونت شدم .نخونده مهمونت شدم

. کلی پریشونت شدم. شمع تو شمدونت شدم

.خاک تو گلدونت شدم . خادم دربونت شدم .

عمری غزل خونت شدم . شعرای ارزونت شدم

اما یه جوری مجنونت شدم

دوست داشتن کسانی که دوستمان میدارند

کار بزرگی نیست مهم آن است آنهایی را

که ما را دوست ندارند را دوست بداریم.

یاد گرفتم که عشق با تمام عظمتش 3-2 ماه بیشتر

زنده نیست یاد گرفتم که عشق یعنی فاصله و

فاصله یعنی 2 خط موازی که هیچگاه به هم

نمی رسند یاد گرفتم در عشق هیچکس به اندازه

خودت وفادار نیست و یاد گرفتم هر چه عاشق تری ، تنهاتری

یک رنگی و بوی تازه از عشق بگیر...پر

سوزترین گدازه از عشق بگیر در هر نفسی

که می تپی ای دل من...یادت نرود اجازه از عشق بگیر

 بقول سعدی شیرازی :

 دوست  مشمار آنکه   در    نعمت     زند

 لاف    یاری     و         برادر         خواندگی

                 دوست آن باشد که   گیرد دست دوست              

در     پریشان     حالی     و     در ماندگی 

از حافظ:

آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است

با دوستان    مروت    با     دشمنان     مدارا

ما نگویم    بد    و    میل    به      ناحق نکنیم

جامه کس سیه و دلق    خود    ارزق نکنیم

گر بدی    گفت    حسودی    و رفیقی    رنجید

گو تو خوش باش که ما گوش یه احمق نکنیم

 تک بیتهای زیبا از صائب تبریزی:

دست طمع که پیش   کسان    می کنی دراز

پل بسته ای که بگذری   از    آبروی     خویش

من   از    بی قدری  خار   سر   دیوار    فهمیدم

که ناکس کس نمی گردد از این بالا نشینی ها

شوخی   مکن   ای   پیر که   هر موی سپیدی

شمشیر     زبانی    است  ز      بهر    ادب    تو

بقولی از فخر رازی

بقولی دیگر: از نظامی گنجویی

  آنکس که بداند   و  بداند که بداند

  اسب خرد   از گنبد گردون بجهاند

  وانکس   که بداند و نداند که بداند

 بیدارش نمایید که بس خفته نماند

 وانکس  که  نداند  و بداند که نداند

لنگان خرک خویش به منزل برساند

 آنکس  که  نداند و   نداند  که نداند

 در  جهل   مرکب ابدالدهر   به ماند

آتکس که نداند و   نخواهد    که بداند

حیف   است چنین   جانوری زنده یماند

                     استاد دیندار( کامران )

  زین     خلایق  نشود      گر  خر و  نا  اهل  کسی

     قیمت  خر    به  زر  و   سیم    زند  طعنه   بسی

    گر شوی  کور و  کر و    لال  نه  صعب است ولی

      مشکلت    جاهلی  است  و خری   و  بوالهوسی

 سهم صاحب    دل   و   صاحب نظران خون دل است

باید      افکند     به            عالم    نگه      باز     پسی

دگر   از    مردم     نا اهل     جهان        گشته  خراب

خون    دل     می خورم    از   مردم      نا  اهل  بسی

«از محبت، نار نوری می‌شود

// وز محبت، دیو حوری می‌شود»

           مولوی

«از هرچه بگذری، سخن دوست خوش‌تر است

// از یار ناز خوش‌تر و از من نیازها»

           ادیب پیشاوری

«اگرچند، بدخواه‌کشتن نکوست

// از آن کشتن آن به که گرددت دوست»

           اسدی طوسی

«این دغل دوستان که می‌بینی// مگسانند دور شیرینی»

           سعدی

«بود آینه دوست را مرد دوست

// نماید بدو هرچه زشت و نکوست»
           اسدی طوسی

«پای در زنجیر، پیش دوستان

// به، که با بیگانگان در بوستان»
           سعدی

دلا یاران سه قسمند ار بدانی

 زبانی اند و نانی اند   و جانی

به نانی نان بده از در   برانش

نوازش کن به   یاران    زبانی

و لیکن  یار  جانی   را  نگهدار

یه جانش جان بده ار میتوانی

اميرالمومنين حضرت علي(ع) مي‏فرمايد:

«حق برادر ديني خود را با اتکّاءِ به رابطه‏ اي که

ميان تو و او است، ضايع مکن، چرا که هرگز،

کسي که حقش را ضايع و تباه کرده‏ اي، برادر

تو نيست «لا تُضيعَنَّ حَقَّ اَخيک اِتکّالاً عَلي ما بَيْنَکَ وَ بَيْنَهُ،

فانّه لَيْسَ لَکَ بِاَخٍ مَنْ اَضَعْتَ حَقَّه

سنائی: 

 تا  توانی   می گریز  از یار بد

 یار  بد بدتر   بود   از   مار باد

 مار بد  تنها  یقین بر جان زند

 یا ر بد   بر جان و بر ایمان زند

هیچ گاه از داشتن دشمن نترس ، از انجام ندادن

درست آرمان های خویش بترس .

اُرد بزرگ

نظرات شما عزیزان:

فرهاد محمدی از نبریز

ساعت13:40---13 آذر 1395

سلام افشین جان مطالب اشعار اس ه جو کها و

مطالب علمی پزشکی و ... و از اشعار جدید و پر محتوا

وزیبای استاد کامران بیشتر بنویسید بسیار ممنون و متشکرم

پاسخ:

فر هاد جان از بازدید و اظهار علافه تان



ما هم خیلی متشکریم سر افراز باشید
-

سیمین فخری نژاد تهران

ساعت13:34---13 آذر 1395

سلام از وقتی که سایت شما را می خوانم

هر روز دو سه مطلب جدید در سایتتان می نویسید

و بدان جهت همیشه سایت شما را مطالعه

و به دیگران هم توصیه می کنم

پاسخ:
سیمین جان از دقت و علاقه

افر شما به مطالب و اشعار

سایت بی نهایت متشکریم
-

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: